Basic (پایه)فرهنگ لغت

ریشه یابی کلمات انگلیسی – ریشه لغات انگلیسی

آموزش لغات انگلیسی به سبک نوین ریشه شناسی بدون فراموش

قبل از هر چیزی لازم است که بدانیم ریشه شناسی لغات انگلیسی چیست و آن را خوب بشناسیم! ریشه شناسی یا Etymology یک روش علمی می باشد که به مطالعه ی اجزای مختلف یک لغت می پردازد (به اجزای مختلف یک لغت تکواژ morphemes گفته می شود) که بعد از این که تکواژ را در کنار هم قرار می دهیم واژه ساخته می شود ! به همین راحتی .

بهتر است که بدانیم خود تکواژ شامل ۳ قسمت می باشد : اول پیشوندها یا prefixes ، دوم ریشه ها یا Roots و آخری پسوندها یا Suffixes که وقتی اینها باهم ترکیب شوند، لغت را تشکیل خواهند داد !

تکنیک ریشه شناسی به دانشجوها این فرصت را خواهد داد که بتوانند حوزه واژگان خود را به طور شگفت آوری توسعه دهند . واژه هایی که از طریق این تکنیک فراگرفته می شوند در ذهن ماندگارند.

مطالعه ریشه شناسی واژگان برای افرادی که قصد دارند به صورت درست در مهارت های گفتاری و نوشتاری تسلط پیدا کنند از اهمیت زیادی برخوردار می باشد .

Rupt به معنی Break (شکستن) یا Burst (ترکیدن)

Abrupt = Ab (away) + Rupt (break) ناگهانی

Bankrupt = Bank + Rupt (break) ورشکستگی

Erupt = E (out) + Rupt (burst) آتشفشان کردن، بیرون ریختن ناگهانی

Disrupt = Dis (apart) + Rupt (break) منقطع کردن، روند چیزی رو مختل کردن

Interrupt = Inter (between) + Rupt (break) وقفه ایجاد کردن

Rupture = شکستگی، به صورت ناگهانی ترکیدن

Corrupt = Cor (altogether) + Rupt (break) خراب کردن، تباه کردن

Incorruptible = In (not) + Cor (altogether) + Rupt (break) + ible (having the ability of) فساد ناپذیر، کسی که نمیشود برای کار خطا تشویقش کرد

Ceive/Cept به معنی Take(گرفتن)


Accept: Ad (to) + Cept: چیزی رو گرفتن (پذیرفتن)

Concept: Con (with; together) + Cept: مفهوم، همه آنچه در ذهن میاد

Perceive: Per (completely) + Cept: چیزی رو کامل فهمیدن و درک کردن

Receive: Re (back) + Ceive: دریافت کردن، به سمت خود گرفتن

Exception: Ex (out) + Cept + ion: استثناء (بیرون کشیده از چیزی)

Deceive: De (away) + Ceive: گمراه کردن، گرفتن و دور کردن از مسیر

Conceive: Con/Com (together) + Cieve: چیزی رو تصور کردن، در ذهن آوردن

Contraceptive: Contra (against) + Ceptive: داروی ضد بارداری

Susceptible: Sub (below) + Cept + ible: مستعد، زیر چیزی رفتن

Misconception: Mis (badly) + Con + Cept + ion: سوء تفاهم و سوء تعبیر (اشتباه گرفتن)

Fer به معنی Carry/Bear(حمل کردن‌، تحمل کردن)

Transfer: Trans (across) + Fer = انتقال دادن، حمل کردن از جایی به جایی

Prefer: Pre (before) + Fer = ترجیح دادن، از قبلی بیشتر تحمل کردن

Refer: Re (back) + Fer = مراجعه کردن، به سمت عقب حمل کردن

Proliferate: Prole (شکوفه، فرزند) + Fer + ate = زیاد شدن، تکثیر کردن

Defer: De (from/away) + Fer = به تعویق انداختن، بردن به یک جای دور

Difference: Dif (away) + Fer + ence: تفاوت، تفاضل

Differentiate: Dif + Fer + Entiatie: تمایز قائل شدن

Confer: Con (together) + Fer: بحش گروهی کردن، تبادل نظر کردن

Conference: Con + Fer + ence

Aquifer: Aqua + Fer: سنگی که قابلیت حمل آب را دارد

Fertile: Fer + Tile: حاصلخیز، زیاد (بار) تحمل کردن

Suffer: Su + fer: چیزی را تحمل کردن

Circumference: Circum (round) + Fer + ence: محیط (دور چیزی حمل کردن)

Cult به معنی Grow (رشد کردن)

Culture: Cul + Ture : اجتماع، گروهی از مردم که در طول زمان رشد کرده باشد

Cultivate: Cul +tivate : رشد دادن، زراعت کردن

Agriculture: ager/agr (field) + culture : کشاورزی، رشد دادن غذا

Acculturate: Ad (towards) + Culturate : رشد کردن به سمت فرهنگی که در آن جدید هستی

Horticulture: Horti (garden) + Culture : رشد دادن گیاهان باغ

Cult: گروه مذهبی

Uncultured: Un (not) + Culture + ed : رشد نکرده، بی فرهنگ

Ben/Bene به معنی Good (خوب)

Benefactor: Bene (خوب) + Fact (انجام دادن) + Or (انجام دهنده) آدم خیر

Beneficial: یک نتیجه خوب داشت

Beneficiary: کسی که چیز خوبی رو به ارث میبرد

Benefit: نتیجه خوب، مزیت

Benevolent: Bene (خوب) + Vollent (آرزو کردن) مهربون و خوش قلب

Benign: Ben (خوب) + Genus (بدنیا آمدن) خوش خیم

Bonus: امتیاز خوب

Bon Voyage: Bon (خوب) + Voyage (سفر) سفر بخیر

VIS به معنی Look (نگاه کردن) یا See (دیدن)

Provision = Pro (forward) + VIS + ion = تهیه و تدارک (نگاه به آینده)

Envisage = En (in) + VIS + age = در ذهن مجسم کردن (نگاه کردن درونی)

Revision = Re (again) + VIS + ion = مرور (نگاه کردن دوباره)

Advise = Ad (to) + VIS + e = مشورت کردن (نگاه کردن به سمت چیزی)

Vision = VIS + ion = دید

Visit = VIS + it = ملاقات کردن

Envision = En (in) + VIS + ion = پیشبینی، تصور آینده

Supervise = Super (over) + VIS + e = نظارت کردن (نگاه و نظارت برروی چیزی)

Revise = Re (again) + VIS + e = مرور کردن

Television = Tele (at a distance) + VIS + ion = تلویزیون (مشاهده از راه دور)

Grad به معنی Step/Go (قدم گذاشتن، رفتن)

Graduate: Grad + uate: فارغ التحصیل شدن، به مرحله بعد رفتن

Gradual: Grad + ual: تدریجی، قدم به قدم

Gradient: Grad + ient: طیف، مراحل

Undergraduate: Under + Grad + Uate: دانشجوی لیسانس، پایینتر از فارغ التحصیلی

Grade: درجه

Centigrade: Centi + Grade: سانتی گراد، درجه ده‌تایی

Upgrade: Up + Grade: بالا بردن، درجه را بالا بردن

Ingredient: In(into) + Gred + Ient: محتویات، رفتن به داحل چیزی

Flux/Fluc/Flu به معنی Move (جاری شدن)

Fluctuant: FLUC tuaئnt: نوسانی ، مثل یک موج حرکت کردن

Fluctuate: FLUC tuate: نوسان کردن، مثل یک موج ناپایدار بودن

Flush: FLU sh: ناگهانی جریان یافتن

Fluid: FLU id: مایع

Fluent: FLU ent: روان، به راحتی جریان یافتن

Fluidity: FLU idity: مایع بودن

Affluent: Af FLUE ent: ثروتمند، جامعه در جریان و پررونق

Influence: in FLU ence: تاثیرگذاشتن، جریان داشتن در

Pel/Puls به معنی Drive (راندن)

Compel: Com (together) + PEL: وادار کردن، باهم به جلوراندن

Pulse: نبض، تپش، ضربه به جلو راننده

Compulsion: Com + PULS + ion: اجبار، باهم به جلو راندن

Compulsory: اجباری

Repel: RE (back) + PEL: به عقب راندن، دفع کردن

Propel: Pro (Forward) + PEL: به جلو راندن

Propeller: ملخ هواپیما، به جلوراننده

Impel: IM (towards) + Pel: وادار کردن، مجبور کردن

Expel: EX (out) + PEL: اخراج کردن

Dispel: Dis (apart) + PEL: طلسم را باطل کردن، شکی را دور کردن

Duc/Duct/Duce به معنی Lead (هدایت کردن)

Abduct = Ab (away) + DUCT: ربودن، به زور به جایی بردن

Deduct= De (to outside) + DUCT: کم کردن، استخراج کردن، بیرون هدایت کردن

Educate = E (outside) + DUC + ate: آموزش دادن، از جهل به بیرون هدایت کردن

Induce = In + DUCE : متقاعد کردن، هدایت کردن داخلی

Introduction = Intro (to the inside) + DUC + tion: معرفی کردن

Produce = Pro (forward) + DUC + e: تولید کردن، به سمت جلو هدایت کردن

Reduce = Re (back/lower) + DUCE: کم کردن، به سمت پایین هدایت کردن

Seduce = Se (away/apart) + DUCE: فریب دادن، به راه بد هدایت کردن

SPONS/SPOND به معنی Answer/Pledge (پاسخ دادن/قول دادن)

Responsibility: re + SPONS + ibil + ity = مسولیت پذیری، پاسخگویی

Correspond: cor (together) + SPOND = ارتباط مکاتبه‌ای

Respond: Re (again) + SPOND = پاسخ دادن

Responder: Re + SPOND + er: پاسخ دهنده

Sponsor: SPONS + er: اسپانسر، کسی که پاسخگوی یک پروژه است

Irresponsible: IR (not) + Re + SPONS + inble: بی مسولیت

Spontaneous: SPONS + taneous : خودبخودی، بدون برنامه، بدون قول برای برنام

TANG/TACT/TAG به معنی Touch (لمس کردن، چسبیدن)

Contact: Con (together) + TACT = تماس گرفتن، در تماس بودن

Intact: In (not) + TACT = دست نخورده

Tactics: TACT + ics = تاکتیک، راهکار دستیابی به چیزی

Tangible = TANG + ible = ملموس، قابل لمس

Intangible: IN (not) + TANG + ible: غیرقابل لمس

Tangled: TANG + led = درهم تنیده و پیچیده شده

Tactile: TAC + tile: وابسته به حس لامسه

Contingent: Con (together) + TING + ent: مشروط، چسبیده به یک چیز دیگه

Contagious: Con + TAG + ious = مسری، سرایت شده از طریق لمس

FEDE/FID/FIDE/FEAL به معنی Trust (اعتماد کردن)

Federal: FEDER + al: فدرال، ائتلافی، گروهی که اعضای آن به هم اعتماد دارند

Federation: FEDER + ation: فدراسیون، گروه اعتمادی

Confident: Con + FID + ent: مطمئن، دارای اعتماد

Bona fide: واجد شرایط، با حسن نیت و اعتماد

Confide: Con (together, full) + FIDE: اعتماد داشتن

Confidence: Con + FIDE + ence اعتماد

Fidelity: FIDE + lity: وفاداری، اعتماد

Fealty: FEAL + ty: وفاداری، بیعت

Perfidy: PER (ill effect) + FIDY: پیمان شکنی، خیانت

Infidel: In (not) + FIDEL: کافر، شخص غیرمومن و غیرقابل اعتماد

MAL به معنی Evil/Bad (بد و شیطانی)

Malaria: بیماری مالاریا

Malcontent: MAL + content (satisfied): یاغی، ناراضی

Malicious: بداندیشی

Maltreat: MAL + treat: بدرفتاری کردن

Malice: بدخواهی، کینه توزی

Malignant: MAL + gnant (born) بدخیم

Malnutrition: MAL + nutrition: سوء تغذیه

Malady: MAL + ady (have): بیماری، مرض، ناخوشی

Malefactor: MAL + FACT (do): تبه کار، جنایت کار

SCRIP/SCRIB به معنی Write (نوشتن)

Describe: De (down) + scribe: توصیف کردن، نوت برداشتن

Prescribe: Pre (before) + scribe: تجویز کردن، از قبل نوشتن و مقررکردن

Script: متن، نوشته

Transcribe/ption: Trans (across) + scibe: رونوشت کردن، نوشتن از جایی روی جای دیگر

Subscribe/ption: Sub (under) + scribe: آبونه شدن، زیر چیزی را امضا کردن

Scribble: با شتاب نوشتن، بدخط نوشتن

Scribblemania: Scribble + Mania (madness) کسی که مدام روی کاغذ چیز مینویسد

Ascribe: Ad (to) + scribe: نسبت دادن به یک نوشته یا چیزی

Inscription: IN (inside) + scrip + tion: کتیبه

CIDE به معنی Kill/Cut (کشتن/بریدن)

Decide: De (off) + CIDE: تصمیم گرفتن، بریدن تریدن

Incise: In (inside) + CISE: حجاری کردن، بریدن چیزی از داخل چیزی

Precise: Pre (in advance, short) + CISE: دقیق، دقیق بریده شده

Concise: Con (complete) + CISE: صریح، سخنی که سریع بریده میشود

Pesticide: Pesti + CIDE: آفت کش

Homicide: Homi (human) + CIDE: آدم کشی

Insecticide: Insect + CIDE: حشره کش

Suicide: Sui (of oneself) + CIDE: خودکشی

POS به معنی Place/Set (قرارگرفتن)

Posit: POS + it : چیزی را در جایی قراردادن

Position: POS + it + ion: موقعیت قرارگیری

Positive: POS + itive: مثبت، قرارگرفته در جای قطعی

Proposal: Pro (forward) + POS + al: پیشنهاد، پیشنهاد قرارگیری برنامه‌های جلو

Postpone: Post (later) + PONE: به تعویق انداختن

Posture: POS + ture: حالت، وضعیت قرارگیری

Composition: Com (together) + POS + ition: ترکیب، قرارگیری کنارهم

Expose/Exposure: Ex (outside) + POSE: در معرض چیزی قرار گرفتن

Deposit: De (removal) + POS + it: سپرده، ته‌نشین، بیعانه، آنچه باقی میماند

Impose: Im (inside) + POSe: تحمیل کردن، داخل چیزی قراردادن

VIV/VIVA/VITA به معنی Life/Alive (زنده، زندگی کردن)

Vitamin: VITA + amine: ویتامین، ماده زنده کننده

Vital: VITA + al: حیاتی، مربوط به زندگی

Vitality: VITA + ality: سرزندگی

Vitalize: VITA + lize: زنده کردن، احیا کردن

Vivacity: VIV + acity: نشاط، نیروی حیاتی

Revive: re (again) + VIVE: احیا کردن

Survive: Sur (in addition) + VIVE: زنده ماندن

Vivacious: VIVA + cious: با نشاط و سرزنده

Bi/Bin به معنی Two/Twice (دو، دوتایی)

Bicycle: BI + cycle (circle): دو چرخه

Biceps: BI + ceps: عضله دوسر بالای بازو

Bigamy: BI + gomy (spouse): دو همسری

Bilingual: BI + lingual (language): دوزبانه

Bisect: BI + sect (cut): به دو بخش تقسیم کردن

Binocular: ‌BI(ni) + oculus (eye): دوربین دو چشم

Bimonthly: BI + month + ly: دوبار در ماه

Pen/Pend به معنی Hang (آویزون کردن)

Vitamin: VITA + amine: ویتامین، ماده زنده کننده

Vital: VITA + al: حیاتی، مربوط به زندگی

Vitality: VITA + ality: سرزندگی

Vitalize: VITA + lize: زنده کردن، احیا کردن

Vivacity: VIV + acity: نشاط، نیروی حیاتی

Revive: re (again) + VIVE: احیا کردن

Survive: Sur (in addition) + VIVE: زنده ماندن

Vivacious: VIVA + cious: با نشاط و سرزنده

Tract به معنی Draw/Pull (کشیدن)

Attract: at + TRACT: جذب کردن، به سمت خود کشیدن

Tractable: TRACT + able: سربزیر، کسی که ساده قابل کنترل است

Tractor: TRACT + or: تراکتور، ماشینی که میکشد

Traction: TRACT + ion: کشش، انقباض

Contract: con + TRACT: قرارداد، به سمت هم کشیدن

Abstract: ab (from) + TRACT: انتزاعی، به سمت دیگر کشیدن

Contraction: con + TRACT + ion: انقباض، به سوی هم جمع شدن

Extract: ex (outside) + TRACT: استخراج کردن، از چیزی بیرون کشیدن

Distract: dis (away) + TRACT: حواس پرت کردن، به سمت دیگر کشیدن

Subtract: sub + TRACT: تفریق کردن، از چیزی بیرون کشیدن

Cap/Cep/Cept به معنی Receive/Take (گرفتن، دریافت کردن)

Capable: CAP + able: قادر، دارای قدرت جذب دانش

Capsule: CAP + sule: محفظه ای برای گرفتن چیزی

Captive: CAP + tive: در زندان نگهداشتن

Captivate: CAP + tive + ate: جذب کردن

Accept: At + CEPT: پذیرفتن، چیزی را قبول کردن

Susceptible: Sub (below, from) + CEPT + ible: مستعد، توانا برای پذیرش چیزی

Capture: CAP + ture: گرفتن

Deception: De (away) + CEPT + ion: گمراه کردن، از راه بیرون بردن

Conception: Con (together) + CEPT + ion: کلیت چیزی را درک کردن، تصور

Exception: Ex (outside) + CEPT + ion: استثنا، خارج بردن

Nat/Nasc به معنی To be born (متولد شدن)

Native: NAT + ive: بومی، متولدشده در جایی

Nature:: NAT : ure: طبیعت، ذات

Naturalize: NAT + ural + ize: طبیعی کردن، بومی ساختن

Innate: in + NAT + e: ذاتی

Nation: NAT + ion: ملت، افرادی که یک اصل واحد دارند

Nationality: NAT + ion + ality: ملیت

Renascence: re + NASC + ence: دوباره زاییده شدن

International: inter + NAT + ional: بین المللی، بین چند زادگاه

Prim/Prime به معنی First (اولیه)

Primary: PRIM + ary: اولیه

Primal: PRIM + al: اولیه، اصلی

Primeval: PRIM + eval: کهن، مربوط به اولین عصر

Primarily: PRIM + ari + ly: اصلیتا

Primate: پستانداران پایه/اولیه

Primavera: بهار، اولین فصل

Prime: اصلی

Prime Minister: نخست وزیر

Vert/Vers به معنی Turn (برگشتن، دورزدن)

Versatile: VERS + atile: منعطف، قادر برای تغییر کردن از حالتی به حالت دیگر

Version: VERS + ion: نسخه، نسخه تغییر کرده

Versus: روبرو، در مقابل

Adverse: Ad + VERSe مضر، ضد

Controversial: Contro (against) + VERS + ial: مباحثه برانگیز

Advertise: Ad + VERT + ise: تبلیغ، توجه را به سمتی برگردوندن

Reverse: Re + VERSE: به سمت عقب برگشتن

Invert: In + VERT: معکوس کردن

Vertigo: VERT + igo: گیج زدن، درسرچرخیدن

Sume/Sump/Sum به معنی Use/Take (مصرف کردن، استفاده کردن)

Assume: Ad (towards) + SUME: گرفتن، بعهده گرفتن

Assumption: Ad + SUMP + tion: فرض کردن

Consume: Con (altogether) + SUME: مصرف کردن و تمام کردن

Consumer: Con + SUM + er: مصرف کننده

Consumption: Con + SUMP + tion: مصرف

Resume: Re (back) + SUME: دوباره از سرگرفتن

Presume: Pre (before) + SUME: از قبل فرض کردن و مسلم دانستن

Nunc/Nunci/Nounc به معنی Declare/Speak (اعلام کردن/گفتن)

Nuncupate: NUNC + cupate (take): به صورت رسمی اعلام کردن

Denounce: De + NOUNC + e: متهم کردن، علیه کسی اظهار کردن

Announce: An + NOUNC + e: اعلام کردن

Announcement: An + NOUNC + e + ment: اعلامیه

Pronounce: Pro (forth) + NOUNC + e: رسما بیان کردن

Pronunciation: Pro + NUNC + iation: تلفظ

Renounce: Re (back) + NOUNC + e: انکار کردن

Lic/Licit به معنی Permit (اجازه دادن)

License: LIC + cense: اجازه نامه، مجوز

Licensee: LIC + cense + e: صاحب امتیاز و مجوز

Licentious: LIC + entious: هرزه، کسی که برخلاف عرف عمل میکند

License Plate: شماره پلاک ماشین

Unlicensed: Un (not) + LIC + ensed: بدون مجوز

Licit: مجاز، قانونی

Illicit: IL (not) + licit: غیرقانونی و غیرمجاز

Tempo/Tempor به معنی Time (زمان)

Tempo: زمان

Temporal: TEMPOR + al: زمانی

Temporary: TEMPOR + ary: موقت

Temporize: TEMPOR + ize: وقت گذراندن

Contemporary: Con (together) + TEMPOR + ary: معاصر

Extempore: Ex + TEMPORe: فی البداعه، بدون محدودیت زمانی

Extemporaneous: Ex + TEMPOR + anous: به صورت فی البداعه

Leg به معنی Law (قانون)

Legal: LEG + al: قانونی

Legalize: LEG + al + ize: قانونی کردن

Legacy: LEG + acy: ارثیه قانونی

Illegal: Il (not) + LEG + al: غیرقانونی

Legist: LEG + ist: حقوق دان

Legislate: LEG + islate: قانون گذاری کردن

Legislator: LEG + isolator: قانون گذاری

Legitimate: LEG + itimate: مشروع، قانونی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن